خموشانه
حق سکوتی برای نگفتن و ندیدنبایگانیِ جامعه
قهر کردنهای سیاسی
ابتدا اگر بخواهیم قهر کردن را تعریف کنیم دهخدا آن را خشم کردن و در تداول فارسی، قهر کردن با کسی یا از کسی ؛ از تکلم با او یا دیدار اوکراهت داشتن . ضد آشتی کردن میداند اما قهر کردن از جمله واژه هایی است که در ادبیات روابط روزانه زیاد میتوان آن را شنید.
در ایران از کودک که سن او به انگشتهای دست نرسیده قهر کردن بلد است تا پیرهای 90 ساله و برای موضوعات کوچک و بزرگ میخواهند با یکدیگر قهر کنند.
یکی از نشانههای تنبیه، قهر است که افراد در مقابل رفتارهای دیگران به صورت یکی از شکلهای دیداری (ارتباط نداشتن)، چشمی، کلامی (قطع کلام) بروز میدهند که میتواند ریشه در زندگی بدوی یا اولیه افراد داشته باشد.
از دیدگاه روان شناسان، قهر از واکنشهای طبیعی انسان است که به صورت سرشتی، ژنتیکی یا محیطی به افراد منتقل میشود تا جایی که افراد در موقعیتهای کسان به شکلهای گوناگون قهر میکنند. کودک، زن یا مرد تفاوتی نمیکند، همه این افراد در موقعیتهایی که با ناکامی مواجه میشوند یا به نیازهای مطلوب خود دست پیدا نمیکنند، برای ادای حق و … به درجات متعددی متوسل به قهر میشوند. بنا به گفتههای دکتر رزاقی قهر در روابطی که افراد انتظارات بیشتری از هم دارند و در تعاملات بیشتر هستند به مراتب، بیشتر رخ میدهد. کنشها و واکنشها، خوسته یا ناخواسته، افراد را به سمت قهر سوق میدهد.
خاله زنکها عاملی برای قهر
آنچه بر قهر تاثیر میگذارد؛ به نظر من به سه عامل خود فرد، فرد مقابل و افراد اطراف این دو شخص مربوط میشود زیرا ممکن است فردی زودرنج باشد یا تند به تند قهر کند که این خصوصیت رفتاری به دو طرف تاثیر میگذارد و عامل مهم دیگر هم افراد اطراف دو شخص هستند که با «خاله زنک» بازی و حمل و نقل و اضافه کردن حرف به حرفهای دو طرف آتش دعوا و قهر را اضافه میکنند.
قهرهای سیاسی
در چند ماه اخیر این قوه قهریه در جمهوری اسلامی بیشتر بر سر زبان افتاده و عدهای معتقدند حکومت با مخالفان خود از قوه قهریه برای خاموش کردن اعتراضات بهره گرفته است اما در کنار این قوه قهریه انتخابات و سلایق سیاسی گاهی اوقات موجب تیرگی روابط و قهر در بین خانوادههای ایرانی میشود که این مورد نیز در انتخابات اخیر ایران بیشتر مشاهده شد.
قهر سیاسی در خانواده
وقتی بحثهای سیاسی بیشتر داغ میشوند و طرفهای بحث متعصبانه بیشتر جوش میزنند و گونه های سرخ میکنند و به مرز عصبانیت میرسند دیگر مرزها شکسته شده و وارد توهین میشوند و زیر پا گذاشتن اعتقادات یکدیگر که عاقبتی جز قهر و تیرگی روابط ندارد به گونه ای که روابط خانوادگی –چند خانواده اقوام و دوستان خود- و روابط دوستی به زیر سایه با جنبش سبز بودن یا نبودن رفته است و همین قهرهای سیاسی را رقم زده است.